Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-05@02:41:43 GMT

از محله «لیان شامپوی» یاغی چه خبر؟

تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۵۴۳۷۶

از محله «لیان شامپوی» یاغی چه خبر؟

سال‌های زیادی است که نام شهید نورزاد بر پیشانی کوچه نقش بسته، ولی هنوز نوجوانان محل می‌نازند که «بچه لیان شامپو» هستند و دوست ندارند این هویت را از آن‌ها بگیرند. در محله لیان شامپو از «جنگجویان کوهستان» خبری نیست. هیچ‌وقت هم گذر شورشیان چینی به این محله تهران نیفتاده، ولی ساکنانش زندگی پرحکایتی دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش همشهری، انگار اسمش تابو است و از هر کسی سراغش را می‌گیریم، کنجکاوی‌اش گل می‌کند: «چرا دنبال لیان شامپو می‌گردی؟» افراد زیادی هم با آنکه از اهالی محله شریف هستند، از وجود لیان شامپو در همسایگی خود بی‌خبرند، ولی «رامین» این محل را خوب می‌شناسد و وقتی از او می‌پرسیم: «مجموعه «یاغی» را توی محل شما فیلمبرداری کردند؟» با افتخار بادی به غبغب می‌اندازد و می‌گوید: «توی تهران فقط محله ما لیان شامپو هست.»

رامین یکی، ٢ سالی از بازیگر مجموعه یاغی کوچک‌تر است و آرزو دارد نخستین بازیگر لیان شامپو باشد. با ناراحتی می‌گوید: «در لیان شامپو سریال را فیلمبرداری نکرده‌اند و ما اینجا هیچ‌وقت گروه فیلمبردار ندیدیم.»

اینجا فرق می‌کند

برای پیدا کردن و دیدن لیان شامپوی پرمعما با رامین همراه می‌شوم. جست‌وجو در اینترنت و پرس‌وجوهایمان ما را تا خیابان آزادی کشانده است، ولی در کوچه و خیابان‌های اصلی و فرعی پاکیزه و مرتب خیابان آزادی چشممان آب نمی‌خورد که از محدوده‌ای با مشخصات «لیان شامپو» اثری باشد.

رامین چند متری آن طرف‌تر از دانشگاه صنعتی شریف و سر خیابانی که تابلو نام «شهید نورزاد» در ابتدای آن نصب شده می‌ایستد و می‌گوید: «اینجا لیان شامپو است، ولی قدیمی‌ها آن را به اسم کامپ یا جاویدآباد می‌شناسند. خیابان شهید نورزاد فقط نشانی پستی اینجا است!»

خیابانی بلند و طولانی پیش‌روی ماست که مرکزی انتظامی و ایستگاه مترو شهید حبیب‌الله در ابتدای آن قرار دارد. تصور می‌کنیم با وجود این مرکز در لیان شامپو کسی نمی‌تواند شلوغ‌کاری کند، ولی رامین با شیطنت کودکانه‌ای می‌خندد و می‌گوید: «ما می‌دانیم کی شلوغ‌کاری کنیم که کسی مزاحممان نشود!».

انگار رامین از لیان شامپوی پرهیاهویی که در مجموعه یاغی به تصویر کشیده شده، حسابی خوشش آمده و در حالی که برو بازویش را نشان می‌دهد، می‌گوید: «همه ما بچه‌های لیان شامپو یک پا جاوید هستیم، ولی کسی سراغ ما نمی‌آید. من قبلا بدن‌سازی می‌رفتم و از روزی که یاغی پخش شده، باشگاه کشتی ثبت‌نام کرده‌ام.»

پشت هم هستیم

روی دیوار بعضی از کوچه‌ها نام کسانی مانند ابی، مجنون، سلطان و... با رنگ نوشته شده است. رامین صاحب این اسامی را می‌شناسد: «خانه سلطان ته آن کوچه بن‌بست است. او و داود با هم کری دارند. دار و دسته و آدم‌های سلطان از داود بیشتر است. یکبار که داود کبوتر جلد داود را پنهان کرده بود، سلطان بادار و دسته‌اش به پشت‌بام خانه او رفت و همه کبوترهایش را سر برید. اسم واقعی مجنون، رضا است و، چون خواستگار و خواهان یکی از دختر‌های محل است، اسم خودش را مجنون گذاشته است....»

گروه «پسران لیان شامپو» که رامین پایه ثابت آن است، دسته‌گل‌های زیادی به آب داده‌اند و حسابی شیطان و پرشر و شور هستند. رامین تعریف می‌کند: «ما همیشه پشت همیم و اگر کسی به یکی از ما نگاه چپ بکند، حسابش را کف دستش می‌گذاریم. چند ماه پیش یکی از بچه‌های خیابان شهید حبیب‌الله با دوستم جواد دعوا کرده بود، ما رفتیم ماشین پدرش را خط خطی و پنچر کردیم. خودش را هم گیر انداختیم و تا می‌خورد کتکش زدیم.»

این نوجوان‌های بزن بهادر برای بزرگ‌تر‌ها هم معرکه درست می‌کنند و آن‌ها را هم از دعوا‌های دسته‌جمعی خود بی‌نصیب نمی‌گذارند. رامین می‌گوید: «تازه باز هم ماجرا فیصله پیدا نکرد و پدر‌های ما با هم دعوا کردند.»

گروه پسران لیان شامپو

«سینا» از سردسته‌های گروه «پسران لیان شامپو» است و به گردوخاک کردن در مدرسه شهرت دارد. چند بار هم مدیر و ناظم مدرسه عذرش را خواسته‌اند، ولی با وساطت معلمانش باز هم دانش‌آموز مانده است. «ارشک» می‌گوید: «سینا شیطان هست، ولی درسش خیلی خوب است و، چون امید دارند که در کنکور رتبه بیاورد عذرش را نمی‌خواهند.»

انگار سینا به تعریف و تمجید از درس و مشقش عادت دارد و می‌گوید: «دانشگاه شریف نزدیک است. می‌روم شریف. حوصله راه دور ندارم!» صورت محجوب ارشک او را آرام و سربه زیر نشان می‌دهد، ولی او با همان قد و قامت ترکه‌ای خود یک تنه ١٠ نفر را حریف است. ارشک می‌گوید: «من از دعوا خوشم نمی‌آید. دنبال دعوا هم نیستم، ولی بعضی از بچه‌های محله‌های دیگر دوست دارند روی بچه‌های لیان شامپو را کم کنند و مدام به ما گیر می‌دهند.»

دوستان رامین در انتخاب شغل آینده خود زیاد تفاهم ندارند و شاید روزی شر و شور دوران نوجوانی برای آن‌ها به خاطره‌ای دور تبدیل شود. سینا می‌خواهد مهندس برق شود و ارشک به شغل آزاد و معاملات مسکن علاقه دارد. رامین هم عشق ماشین است و آرزو دارد آنقدر پولدار شود که در مسابقات رالی هیچکس به گرد پایش نرسد.

ورود تازه‌واردان ممنوع!

انگار سال‌هاست کسی به سر و روی محله لیان شامپو یا همان خیابان کامپ دستی نکشیده و غبار کهولت و کهنگی از درودیوارش می‌بارد. قفل و چفت و بست‌های زنگ زده‌ای که روی در‌های کوتاه چند خانه آجری جا خوش کرده نشان می‌دهد عده‌ای از اهالی قدیمی محل مدت‌ها پیش قید خانه‌های لرزان خود را زده‌اند و از اینجا رفته‌اند.

بعضی از خانه‌ها را هم به کلی تخریب کرده‌اند و دیوار‌های شکسته‌ای که از این بیغوله‌ها به‌جا مانده، در گوشه کنار لیان شامپو کنج‌هایی ناامن به وجود آورده‌اند که محل مناسبی برای خفتگیری و سرقت است، اما ظاهرا اهالی این کوچه نمی‌گذارند پای غریبه‌ها به این محل باز شود و مدتی پیش که معتادی خمار یکی از کنج‌های دنج محل را برای شب خوابی و استعمال مواد انتخاب کرده بود، یکی از اهالی طوری او را گوشمالی داده بود که دیگر آن طرف‌ها پیدایش نشد.

پسکوچه‌های بن‌بست لیان شامپو از کوچه‌های آشتی‌کنان کوتاه و باریک است که نه‌تنها در خیابان آزادی، بلکه در هیچ یک از محله‌های جنوب غرب (منطقه ٢) نظیر آن‌ها پیدا نمی‌شود.

تعداد زیادی از این پسکوچه‌ها به نام ثمره ١، ثمره ٢ و... نامگذاری شده‌اند. در میان خودرو‌هایی که در ٢ راسته خیابان شهید نورزاد پارک شده‌اند، خودرو لاکچری و مدل بالایی به چشم نمی‌خورد. مجتمع‌های آپارتمانی نوسازی که لابه‌لای خانه‌های قدیمی و کوچک لیان شامپو ساخته شده‌اند، تا اندازه‌ای دلگیری و فرسودگی آن را کم کرده‌اند.

در این آپارتمان‌ها زوج‌های جوان محله یا تک و توک غریبه‌هایی که به‌عنوان مستاجر گذرشان به لیان شامپو افتاده، زندگی می‌کنند. «فاطمه» خانم و دیگر اهالی قدیمی لیان شامپو از حضور این غریبه‌های تازه‌وارد در همسایگی خود دل خوشی ندارند.

با هم خانه یکی هستیم

خانه فاطمه خانم نقلی است و حیاط و تراس ندارد. او می‌گوید: «خانه من و همسایه ندارد. من سفره مهمانم را توی خانه همسایه‌ام پهن می‌کنم. اهالی کامپ از هم خانه سوا نیستند و هوای هم را دارند.» بیشتر اهالی لیان شامپو از مهاجران دشت مغان اردبیل هستند که بعد از قحطی جنگ جهانی دوم به تهران مهاجرت کردند و در کمپ روس‌ها ساکن شدند. آن زمان کمپ روس‌ها در خیابان آیزنهاور (آزادی کنونی) قرار داشت.

فاطمه خانم مادربزرگ رامین است. او درباره ساخت خانه‌های کامپ می‌گوید: «پدربزرگ‌های ما وقتی این خانه‌ها را ساختند فقط به این فکر می‌کردند که سرپناهی داشته باشند و کسی برای خانه ساختن دنبال نقشه و مهندس معمار نمی‌رفت. حالا هم که کوبیدن و ساختن این خانه‌ها نمی‌صرفد. دست و بالمان هم خالی است و پول ساخت‌وساز نداریم.»

برای خیابان شهید نورزاد عرض ۱۰متر تعیین شده و اگر اهالی بخواهند خانه‌ها یشان را نوسازی کنند بخش زیادی از خانه‌های نقلیشان جزء خیابان می‌شود. اغلب خانه‌های کامپ سنددار هستند و فراوانی کوچه‌های آشتی‌کنان محله در غریبه گریزی آن‌ها ریشه‌دارد. فاطمه خانم می‌گوید: «قدیم ورودی کوچه‌ها را تنگ و ترش می‌ساختند و غریبه‌ها حق نداشتند از اینجا گذر کنند.»

نسل امروز و دیروز لیان شامپو

اهالی کامپ روش زندگی خود را هویت خود می‌دانند. مادربزرگ رامین بزن بهادر بودن نوه‌اش را نشانه باغیرت بودن او می‌داند و با افتخار می‌گوید: «نوه‌ام را مرد بار آوردم و به اطرافیانش غیرت دارد.»

پدر رامین راننده‌تریلی است و شاید ماه‌ها به خانه سر نزند. مادر رامین سال‌ها پیش در تصادف رانندگی از دنیا رفته و رامین و خواهرش «راحیل» دوران کودکی خوشی نداشته‌اند. راحیل بر خلاف برادرش قد و بالایی ترکه‌ای دارد و صورت گندمی و چشم‌های گرد سیاهش او را کوچک‌تر از سنش نشان می‌دهد.

راحیل از خاله بازی‌های روز‌های بچگیش خاطرات زیادی دارد و می‌گوید: «من و دختر‌های همسایه صبح که از خواب بیدار می‌شدیم با زیرانداز و عروسک‌های‌مان به کوچه می‌آمدیم. غروب هم به زور و دعوای بزرگتر‌ها به خانه می‌رفتیم.» راحیل امروزی لباس می‌پوشد، اما برای دور هم‌نشینی فامیلی شب‌های چله، برای خودش لباس محلی می‌دوزد. لباسی شاد و رنگارنگ که از کوینگ (پیراهن)، تومان (دامن شلیته‌ای) و یایلیق (روسری) تشکیل می‌شود و زنان طایفه آن‌ها که هنوز در دشت مغان زندگی می‌کنند آن را به تن می‌کنند. راحیل می‌گوید: «دوستانم لباس‌های محلی را دوست ندارند و به من ایراد می‌گیرند که این لباس را در مناسبت‌ها می‌پوشم.» راحیل عاشق اسب سواری است و دست و فرمانش حرف ندارد. او با آن که به سن قانونی گواهینامه گرفتن نرسیده، آنقدر تیز و بز و مسلط پشت فرمان تریلی پدرش می‌نشیند که رامین هم در رانندگی جلوی او کم‌می آورد.

تقریبا همه مردان لیان شامپو به کار‌های آزاد مشغول هستند و رانندگی در دل جاده‌ها شغل مورد علاقه عده زیادی از آن‌ها است. کسانی هم که دستشان به دهانشان رسیده مغازه و سوپرمارکتی در همان حوالی راه انداخته‌اند و زندگی‌شان را می‌چرخانند. در لیان شامپو کار کردن خانم‌ها پسندیده نیست و مادران ترجیح می‌دهند دخترانشان کنار دست آن‌ها کدبانوگری بی‌اموزند.

فاطمه خانم می‌گوید: «خدمت سربازی رامین که تمام شود برایش یک زن می‌گیرم پنجه آفتاب که در خانه‌داری و بچه‌داری همه‌چیز تمام باشد.» خنده‌های‌ریز و نمکی رامین نشان می‌دهد این مرد جوان لیان شامپو با مادربزرگ ۷۵ساله‌اش چندان اختلاف سلیقه ندارد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: تهران لیان شامپو خیابان شهید نشان می دهد فاطمه خانم غریبه ها خانه ها کوچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۵۴۳۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تسنیم: رامین یکتاپرست هیچ ارتباطی با سپاه ندارد

برخی رسانه‌های اسرائیلی از جمله جروزالم پست و برخی از رسانه‌های فارسی زبان وابسته به آنها یعنی ایران اینترنشنال در خبری مدعی شدند که رامین یکتاپرست، توسط اسرائیل کشته شده است. این رسانه‌ها او را نیروی وابسته به سپاه معرفی می‌‌کنند!
 
پیگیری تسنیم از منابع مطلع حاکیست که این اخبار صرفاً یک دستاوردسازی خیالی برای رژیم تروریستی اسرائیل است و فردی به نام رامین یکتاپرست هیچ ارتباطی با سپاه ندارد.

رامین یکتاپرست یک فرد دوتابعیتی است که سابقه چندان مثبتی هم ندارد؛ همچنین برخی اطلاعات حاکیست که او در یک درگیری شخصی کشته شده است.
 
رسانه‌های اسرائیلی و بویژه فارسی‌زبان‌هایی مانند ایران اینترنشنال، پس از شکست این رژیم در عملیات تنبیهی وعده صادق، در چند نوبت سعی کرده‌اند دستاوردهای خیالی برای آنها بسازند.
 
خود رسانه‌های آلمانی هم پیشتر نوشته بودند که طبق ادعای پلیس آلمان یکتاپرست در سال های ٢٠٠٩ و ٢٠١٠ یک فاحشه‌خانه در لورکوزن آلمان را اداره می‌کرد و پس از آن به کلوب های موتورسواری که به بزهکاری شهرت داشتند، ملحق می‌شود.


 
خبر رسانه اسرائیلی و تصویر پیج اینستاگرام رامین یکتاپرست در دویچه وله



 بر اساس گزارشی که دویچه وله به نقل از جروزالم پست منتشر کرده، "اسرائیل یکی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در خاک ایران کشته است". سایر رسانه‌ها نام این فرد را "رامین یکتاپرست" عنوان کرده‌اند.
 
بنا به این گزارش، دسامبر ۲۰۲۲ شبکه اول تلویزیون آلمان در برنامه "کنتراسته" (ARD Kontraste ) به نقل از محافل امنیتی آلمان خبر از دخالت احتمالی سپاه پاسداران و یک ایرانی-آلمانی داد که در حمله به مراکز یهودیان در غرب آلمان شرکت داشته است.
 
برنامه کنتراسته این شخص را "رامین ی." معرفی کرد که یک ایرانی-آلمانی است و گفت در مرکز تحقیقات بازرسان قرار دارد. او ظاهراً در سپتامبر ۲۰۲۱ به ایران گریخته است.
 
روزنامه واشنگتن پست نیز در مارس ۲۰۲۳ در گزارشی از قول پنچ مقام امنیتی آلمان و دو مقام امنیتی غربی مسئول تیراندازی در شهر اسن آلمان به "کنیسه قدیمی یهودیان" را رامین یکتاپرست معرفی کرد. 
 
به گفته این روزنامه آمریکایی، یکتاپرست به خواست "سپاه پاسداران جمهوری اسلامی" این حملات را هدایت کرده است.

به گزارش دویچه وله؛ یکتاپرست کار خود را به عنوان دربان در کلوب‌های شبانه آغاز کرد. گفته می‌شود که پیش از آن به عنوان بادیگارد فعالیت می‌کرده است.

در فاصله زمانی بین سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ یک روسپی‌خانه در شهر لورکوزن آلمان را اداره می‌کرده و پس از آن به عضویت کلوب باندیدوس در آمده است؛ کلوبی متشکل از طرفداران راک و موتورسورانی که به بزهکاری شهرت دارند.

یکتاپرست متهم اصلی پرونده قتل کای ام‌. (از اعضای کلوب "فرشتگان جهنم" ) در فوریه سال ۲۰۱۴ است. گفته می‌شود که او به همراه دو نفر از اعضای باندش جسد قربانی را تکه‌تکه کرده و در رود راین انداخته‌اند.

رامین یکتاپرست پس از فرار به ایران رفت و با پست تصویرها و ویدیوهایی پلیس آلمان را به سخره گرفت.

آلمان فرمان تعقیب بین‌المللی برای او صادر کرده بود.

tags # اسرائیل ، سپاه ، تروریسم سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • لزوم تجهیز امامزاده ابراهیم(ع) به سیستم اطفای حریق شبکه ای
  • این مناطق تهران خانه‌های ارزان‌قیمت دارند
  • این مناطق تهران خانه‌های ارزان‌قیمت دارند + جدول
  • انتقاد تند هاشم بیک‌زاده از رامین رضاییان و فرشاد احمدزاده + ویدئو
  • رنگارنگ‌ترین محله‌های شهری جهان
  • کودکان گمشده غزه؛ در حسرت دیدار پدر و مادر
  • ۲۵۰۰ یادواره محله و خانه محور برای شهدای استان برگزار می شود
  • ۲۵۰۰ یادواره محله محور و خانه محور برای شهدای استان برگزار می شود
  • ۲۵۰۰ یادواره محله‌محور و خانه‌محور در کهگیلویه و بویراحمد برگزار می‌شود
  • تسنیم: رامین یکتاپرست هیچ ارتباطی با سپاه ندارد